نویسنده: فرانسواز شوای
برگردان: محسن حبیبی



 

گارنیه Tony Garnier 1869-1948 شاگرد «پل بلوندل»، (1) شیفته اشکال کهن [است] و تأثیر این شیفتگی در همه‌ی آثار او قابل درک است. «جایزه رم» 1899 به هیچ وجه اقامت او در «ویلامدیسی» (2) را مختل نکرد، ویلایی که در آن طرح انقلابی یک شهر جدید را تدارک می‎دید. طرح در 1901 و مجموعه نقشه‌ها و تصاویر در 1904 به پایان می‌رسد، 1904 تاریخی است که این تصاویر به آکادمی عرضه می‌شوند.
این تصاویر، از همین دوره، تأثیری چشمگیر داشته‌اند. مع‌ذالک، تدوین «یک شهر صنعتی» در سال 1917 انجام می‌گردد: اثر شامل یک مقدمه نظریه‌ای و مجموعه‌ای از تصاویر است. قبل از «منشور آتن»، این اثر اولین تظاهر شهرسازی ترقی‌گراست. «یک شهر صنعتی» در سال 1917 انجام می‌گردد: اثر شامل یک مقدمه نظریه‌ای و مجموعه‌ای از تصاویر است. قبل از «منشور آتن»، این اثر اولین تظاهر شهرسازی ترقی‌گراست. «یک شهر صنعتی» به عنوان اصول راهنما شامل این موارد است: تحلیل جدایی عملکردهای شهر، تحسین فضاهای سبز که نقش عناصر جداکننده را دارند، استفاده منظم از مصالح جدید، بخصوص بتن مسلح.
گونه‌های متفاوت بناها معیاربندی شده‌اند: خانه‌های دارای حیاط مرکزی، مدارس گسترده، کارخانه‌ها؛ پاره‌ای از راه حل‌های ریخت‌شناسانه بسیار جلوتر از زمان خویش هستند (بخصوص سالن‌های قارچی شکل بتنی).
از 1905 «ا. هریوت» (3) شهردار شهر «لیوان» از «تونی گارنیه» می‌خواهد که به عنوان معمار اصلی شهر به کار مشغول شود، شهری که برای «تونی گارنیه» در عمل یک شهر صنعتی بود. (4) او در لیون آثاری بسیار باقی گذارد، بخصوص کشتارگاه «لاموش» (1909-1913)، استادیوم المپیک (1913-1916)، بیمارستان «گرانژبلانش» (5) (1930-1915) و محله مسکونی مشهور «ایالات متحده» که مسکن جمعی را در فضای سبز پراکنده ساخته و حیاط‌های داخلی را بکّلی حذف کرده است. طرح‌های «تونی گارنیه»، به هنگام استفاده از بتن، نسبت به بناهای او جسورانه‌تر هستند و خشکی استادیوم یا خانه‌های حیاط مرکزی‌دار او ترجمان هجران دوران کهن است. دقیقاً از طریق اثر مکتوب و مصور اوست که «تونی گارنیه» توانسته است نقشی اساسی در تکوین معماری نو و شهرسازی بازی کند.

یک شهر صنعتی (6)

انتظام

تحقیقات معماری و مجموعه طولانی نقشه‌هایی که در اینجا عرضه می‌داریم، نشانگر استقرار یک «نو - شهر» هستند «نو -شهری» به نام شهر صنعتی. چه، به دلایل صنعتی است که بسیاری از «نو - شهرهایی» که از این پس ساخته می‌شوند، بر این منبا متمایل خواهند شد؛ پس ما عمومی‌ترین موارد را در نظر می‌گیریم. از سوی دیگر، در شهری از این نوع، همه‌ی کاربست‌های معماری می‌تواند قانوناً مکانی داشته باشد و امکان آزمون هر چیزی به وجود می‌آید. با توجه به اینکه به شهر خویش اهمیّتی متوسط می‌دهیم (حدود 35000 ساکن را برایش تصور می‌کنیم) همیشه هدف مشخصی را تعقیب کرده‌ایم و آن عبارت از پایبندی به بررسیهای نظام کلّی است، که برای پژوهش یک روستا با پژوهش یک شهر بسیار بزرگ تفاوت چندانی ندارد. سرانجام، در چنین ذهنیتی است که ما زمینی را برای گستردن مجموعه بناها پذیرفته‌ایم که همه شامل بخش‌های کوهستانی باشد و هم شامل دشتی که از آن یک رود عبور می‌کند.
شهر ما تصوّری و بدون واقعیت [خارجی] است؛ با وجود این باید گفت که شهرهای «ریودوژیه»، (7) «سنت اتین»، (8) «سن - شامون» (9) «شاس» (10) و «ژیور» (11) نیازهای مشابهی با احتیاجات شهر تصوّری ما دارند. منطقه جنوب - شرقی فرانسه آنجایی است که ما این تحقیق را در آن مکان انجام داده‌ایم و مصالح مورد مصرف در این منطقه از سوی ما به عنوان عوامل ساختمانی به کار گرفته خواهند شد.
دلیل تعیین کننده استقرار یک شهر مشابه، می‌تواند دسترسی به مواد اولیه کار، یا وجود یک نیروی طبیعی باشد که بتواند برای کار مورد استفاده قرار گیرد. و یا اینکه تسهیلات عوامل آمد و شد فراهم باشد. در اینجا، نیروی رود است که اصل واقع شده است؛ در منطقه معادن نیز وجود دارند ولی می‌توان [استفاده از آنها را] در آینده‌ای دور تصوّر کرد.
بستر رود سدبندی شده است، یک کارخانه هیدروالکتریک نیرو، نور و گرمایش را در کارخانه‌ها و کلّ شهر توزیع می‌کند.
کارخانه اصلی در دشت و در تقاطع رود و سیل واقع شده است. یک خط آهن ارتباط اصلی بین شهر و کارخانه را تشکیل می‌دهد، شهر بسیار بالاتر در یک دشت واقع شده است. در نقطه‌ای هنوز هم بالاتر، مکان‌های بهداشتی فضا یافته‌اند؛ این مکان‌ها و همچنین خود شهر، محفوظ از بادهای سرد، در سطوح صاف ساحل رودخانه و رو به آفتاب، قرار دارند. هر یک از این عناصر اصلی (کارخانه، شهر، بیمارستان‌ها) به گونه‌ای مجزا گشته‌اند که در صورت لزوم امکان گسترش داشته باشند؛ و این امر به ما اجازه داده است تا طرح را با دیدی بسیار کلّی تعقیب کنیم.
با جست وجوی انتظاماتی که بتواند نیازهای مادّی و معنوی فرد را بهتر اقناع کند، به آن رسیدیم تا مقرراتی برای این انتظامات به وجود آوریم، مقرّرات دسترسی‌ها، مقرّرات بهداشتی و... و حتی فرض کنیم که پیشرفت‌های مشخصی در نظام اجتماعی صورت پذیرفته که برای این مقررّات یک حیطه طبیعی به وجود آورده است که قوانین کنونی آن را مجاز نمی‌داند. پس ما این را پذیرفته‌ایم که «جامعه» از این پس زمین آزادی در اختیار دارد، و بر «جامعه» است که برای آب، نان، گوشت، شیر و دارو مورد نیاز خود بدان دلیل که این محصولات مراقبت‌های چند جانبه‌ای را طلب می‌کند؛ اقدام کند.

مسکن

اکنون، بسیاری از شهرها مقرّرات بهداشتی و متفاوتی، بنابر شرایط جغرافیایی و آب و هوایی، اتخاذ کرده‌اند. تصوّر کرده‌ایم که در شهر ما، جهت‌یابی و نظام بادها انتخاب مقرّرات را مشروط کرده است، این مقرّرات را می‌توان به شرح زیر خلاصه کرد:
- یکم، برای مسکن، اتاق‌های خواب باید لااقل یک پنجره نسبتاً بزرگ به سوی جنوب داشته باشد تا نور به همه‌ی اتاق برسد و اشعه خورشید با گستردگی وارد اطاق شوند؛
- دوم، [ایجاد] حیاط‌ها و حیاط خلوت‌ها، یعنی فضاهای محصور بین دیوارها که برای نورگیری و هواگیری استفاده می‌شوند، ممنوع شده‌اند. - همه‌ی فضاها، هر چه که کوچک باشند، باید از فضای بیرونی نور گرفته و تهویه شوند.
سوم، در داخل مسکن، دیوارها، کف‌ها و ... از مصالح صیقل با گوشه‌های گرد هستند. این مقررّات اجباری برای مسکن، تا حد ممکن مقررّات اختیار شده برای ساختمان‌های عمومی را نیز تبیین می‌کند.
زمین ساختمانی در محلات مسکونی ابتدا به قطعاتی تقسیم می‌گردند که در جهت شرقی - غربی 150 متر و در جهت شمالی - جنوبی 30 متر می‌باشند؛ این قطعات خود به تفکیک‌های 15 متر در 15 متری تقسیم می‌شوند که همیشه یک بر آنها به سوی خیابان است. چنین تقسیم‌بندی استفاده بهتر از زمین و اجرای مقرّراتی را که هم اکنون اعلام شد فراهم می‌آورد.
چه موضوع عبارت از یک مسکن باشد یا هر ساختمان دیگری، این ساختمان می‌تواند یک یا تعدادی از قطعات [15×15] را شامل شود، ولی سطح ساخته شده همیشه باید از نصف سطح کل زمین کمتر باشد، باقیمانده زمین باغ عمومی را شکل می‌بخشد که برای پیاده روندگان قابل استفاده است. در واقع، می‌خواهیم بگوییم که ساختمان می‌باید در بخش ساخته نشده قطعه خود یک معبر آزاد را فراهم آورد؛ که به سوی خیابان پشتی راه داشته باشد، این معیار، عبور از هر نقطه شهر و در هر جهتی را ممکن می‌سازد؛ انسان برای عبور مستقل از خیابان‌ها، دیگر مجبور نیست [خطوط] خیابان‌ها را تعقیب کند؛ و سطح شهر در کلیّت آن، بسان پارک بزرگی است، بی‌هیچ دیوار حیاطی برای محدود کردن زمین‌ها. فضای بین دو مسکن در جهت شمالی جنوبی لااقل برابر با ارتفاع ساختمان واقع شده در سمت جنوب است. به دلیلی که این مقرّرات تنها استفاده از نیمی از زمین را مجاز می‌دارد و هر گونه حیاط سازی را ممنوع می‌کند و به دلیل آنکه زمین تنها برای جریان یافتن آب ترازبندی می‌شود، هیچ ترسی برای یکنواختی ردیف‌سازی‌های کنونی وجود ندارد.
شهر شامل شبکه‌ای از خیابان‌های موازی و عمود بر هم است. مهم‌ترین خیابان بنا بر سنت خویش، در مقابل ایستگاه خط آهن قرار داشته و از شرق به غرب کشیده می‌شود. خیابان‌های شمالی - جنوبی 20 متر عرض داشته و در دو سوی خود درختکاری می‌شوند؛ خیابان‌های غربی - شرقی 13 تا 19 متر عرض دارند، در خیابان‌های 19 متری تنها سمت جنوبی خیابان درختکاری شده و خیابان‌های 13 متری به هیچ وجه درختکاری نمی‌شوند.

مدیریت - بناهای عمومی

فضای وسیعی در مرکز مجموعه برای توزیع بناهای عمومی ذخیره شده است. این تأسیسات سه دسته‌اند:
1- خدمات اداری و تالارهای اجتماعات؛
2- نمایشگاه‌ها و مجموعه‌های نمایشی؛
3- تأسیسات ورزشی و تفریحی.
گروه‌های 2 و 3 در پارکی قرار دارند که از شمال به خیابان اصلی ختم می‌شود و گروه 1 در جنوب خود صحن درختکاری شده‌ای دارد که امکان دید به دشت، رود و کوه‌های آن سوی رود را فراهم می‌آورد.
گروه 1- تالارهای اجتماعات شامل موارد زیر هستند:
یکم، یک تالار وسیع، بسیار وسیع، که به طور دائمی قابل دسترسی عموم بوده و می‌تواند 3000 نفر را در خود جای دهد؛ این تالار مکانی است برای نصب اعلانات، برای شنیدن گیرنده‌های بلندگوداری که امکان شنیدن جلسات مجلس یا جشنواره‌های موسیقی را در همان لحظه‌ای که اتفاق می‌افتند، فراهم می‌آورند؛ این تالار برای گردهمایی‌های بزرگ نیز استفاده می‌شود.
دوم، تالارهای جنبی برای 1000 شنونده، با سکوی پله‌ای و تالار پله‌ای دیگر با گنجایش هر کدام 500 نفر - این سه تالار به گردهمایی‌ها و نمایش فیلم و... اختصاص داده شده‌اند.
سوم، مجموعه‌ای بزرگ از تالارهای کوچک اجتماعات (هر یک دارای دفتر و رختکن) برای اتحادیه‌ها، انجمن‌ها و گروه‌های مختلف.
همه‌ی این تالارها به ایوان وسیعی باز می‌شوند که گردشگاهی سر پوشیده را شکل می‌بخشد و در مرکز «شهر» واقع شده است، و در آن جمعیت بیشمار، فارغ از هر گونه تغییرات غیر منتظره هوا در آمد و شد می‌باشد.
خدمات اداری شامل این موارد است:
اول، یک ساختمان شامل خدمات «شورای» شهر، ثبت‌احوال عمومی (تولد، ازدواج، مرگ)، و محاکم قضایی، هر یک از این خدمات تالارهای شورا و دفاتر مربوط به خود را دارند.
دوم، یک ساختمان مختص همه‌ی ادارات، که هر نهادی در آن لااقل یک کارمند رابط با مدیریت خود دارد.
سوم، ساختمان آزمایشگاه‌های طبی و...
چهارم، سرانجام آخرین ساختمان، برای بایگانی‌های اداری در نزدیکی آتش نشانی.
در اداره تشکیلات کار دفاتری برای ثبت عرضه و تقاضای کار همچنین دفاتر اطلاعات، مجموعه دفاتری برای اتحادیه‌ها و انجمن‌ها و سرانجام مهمانسراها و غذاخوریی‌ها وجود دارند. این مهمانسراها و غذاخوری‌ها برای پذیرایی از افرادی‌اند که در انتظار یک موقعیت کاری می‌باشند.
علاوه بر این، خدمات مشاوره‌ای نیز وجود دارد، ساختمانی برای مشاوره‌های پزشک، یک داروخانه برای توزیع دارو، و سرانجام خدمات هیدروتراپی پزشکی.
بسیار پایین‌تر در خیابان اصلی خدمات ارتباطی قرار دارند: پست و تلگراف و تلفن.
گروه 2- این گروه نمایشگاه‌ها و مجموعه‌های نمایشی را شامل می‌شود:
اوّل ، مجموعه‌های تاریخی، اسناد قابل توجه شهر از دیدگاه باستان شناسی، هنری، صنعتی و تجاری، در اطراف تالاری که در آن قرار دارند و در پارک یادمان‌ها واقع شده‌اند؛
دوم، مجموعه‌های گیاه‌شناسی در باغ و در یک گلخانه بسیار بزرگ [جای گرفته‌اند]؛
سوم، کتابخان مرکب از یک تالار بسیار وسیع قرائت‌خانه، قسمتی برای خدمات مشاوره‌ای آثار کتابخانه، بخشی دیگر برای انتشارات ادواری و آثار مصوّر، و یک تالار وسیع نقشه‌ها که در میانه آن نقشه جهان مدرجی برای بررسی‌های دائمی قرار دارد. در ورودی این بخش، دفاتر ضروری برای فهرست‌ها، صحافی، طبقه‌بندی، چاپ، قسمت‌های امانت کتاب به خارج و غیره قرار دارند و در اطراف، مخازن کتاب؛
چهارم، تالار بزرگ مجزایی، با چهار ورودی برای نمایشگاه‌های ادواری، در این تالار بنا بر مورد، هم می‌توان نمایشگاه‌های همزمان را داشت و هم اینکه یک نمایشگاه بسیار با اهمیت.
گروه 3- مجموعه‌های ورزشی و تفریحی شامل:
اول، یک تالار نمایش (1900 صندلی) با همه‌ی فضاهای وابسته مورد نیاز: صحنه نمایش متحرکی که کاهش میان پرده‌ها و حذف پایین و بالای صحنه را مجاز می‌دارد، فضاهایی برای بازیگران، نوازندگان و صحنه‌آرایی‌ها؛ رختکن‌ها، آبریزگاه‌ها، سالن انتظار و بوفه برای عموم؛
دوم، یک فضا نیمه مدّور پله‌ای، شبیه به تئاترهای یونانی، برای نمایش‌ها در فضای باز پس زمینه صحنه نمایش به طور خاص [زمین] چمن است؛
سوم، فضاهای ژیمناستیک؛
چهارم، بنای بزرگ حمام‌ها با استخرهای آب گرم و سرد، بسیاری فضاهای کوچک دارای وان، فضاهای دوش و مشت‌ومال دادن‌ها و استراحت، یک غذاخوری، یک سرسرای شمشیربازی و محوطه‌های تمرین؛
پنجم، زمین‌های بازی (تنیس، فوتبال و...) محوطه‌های تمرین دوچرخه‌سواری یا پیاده‌روی، پرش یا پرتاب دیسک و غیره. سکوهای سرپوشیده و سکوهای پله‌ای پوشیده از گیاه و در پناه سایه درختانی که نیمی از این زمین‌ها را پوشانیده‌اند.
گروه‌های 2 و 3 در دل باغ‌ها و بیشه‌زارها واقع شده‌اند، جایی که مسیرهای گردش و قدم‌زدن با نیمکت‌های استراحت، آب نماها و آبخوری‌ها و غیره از آن عبور می‌کند.
برای ساخت همه‌ی ساختمان‌های عمومی و با تقریبی نزدیک بیقین از سیمان مسلح و شیشه مسلح استفاده شده است.

مدارس

در پاره‌ای از نقاط شهر، که دقیقاً انتخاب شده و در محلات توزیع گشته‌اند، مدارس ابتدایی برای کودکان تا حدود چهارده سال قرار گرفته‌اند، مدارس مختلط، بدین معنا که در یک کلاس هم پسران قرار دارند و هم دختران، جدایی کودکان تنها به سن آنان و پیشرفت آنان در آموزش بستگی دارد.
گذرگاهی ویژه و به شکل باغ درآمده، کلاس‌‌های کوچکتران را از بزرگتران جدا می‌کند، این گذرگاه مکان تفریح و بازی در زمان انتظار شروع درس می‌باشد. البته حیاط‌های داخلی سرپوشیده و سرباز مختص تفریحات نیز وجود دارد. این مدارس علاوه بر کلاس‌های درس یک سرسرای نمایش را نیز در اختیار دارند. در نزدیکی [این مدارس]، خانه‌های مدیران و ناظمان قرار گرفته‌اند.
در شمال، و در شرقی‌ترین قست شهر، دبیرستان‌ها جای گرفته‌اند، آموزشی که در این دبیرستان‌ها داده می‌شود به نیازهای یک شهر صنعتی پاسخ می‌دهد؛ آموزشی تخصصی برای تعداد کمی از شاگردان که برای مدیریت و بازرگانی در نظر گرفته شده‌اند، آموزشی برای حرفه‌های هنری و برای بخش بزرگی، آموزش حرفه‌ای صنعتی. این مدارس دوره مربوط به کلیه نوجوانان چهارده تا بیست سال است تعدادی از آنان که از دیدگاه آموزش عالی برجسته شناخته می‌شوند به سوی مدارس تخصصی یا دانشکده هدایت می‌شوند.
مدارس حرفه‌ای هنری به اندازه کافی توسعه یافته‌اند تا بتوانند کارگران حرفه‌ای هنری را در زمینه‌هایی چون، معماری، نقاشی و مجسمه‌سازی در همه‌ی ابعاد کاربردیشان آموزش دهند؛ در زمینه‌هایی چون: تزیینات، منسوجات، البسه، برودری، پوشاک، کارهای چرمی، مسی، روئین یا آهنی، شیشه‌گری، کوزه‌گری، لعاب‌کاری، لیتوگرافی، عکاسی، گراور، موزاییک، نشان‌سازی، تبلیغات و غیره.
مدرسه حرفه‌ای صنعتی خصوصاً به دو صنعت اصلی منطقه می‌پردازد: صنعت ذوب آهن و آماده‌سازی ابریشم: بنابراین یک بخش تخصصی به هر یک از صنایع تخصیص داده شده است، بخش‌هایی که همه‌ی مراحل جریان کار در آن آموزش داده می‌شود.

تأسیسات بهداشتی

تأسیسات بهداشتی (با 715 تخت)، در کوه شمالی مرکز شهر قرار داده شده‌اند، این تأسیسات به واسطه کوه از بادهای سرد در امان هستند. پرده‌هایی [از درختان] سبز در شرق و در غرب آنها را محصور می‌کند. این تأسیسات چهار قسمت اصلی را شامل می‌شوند:
اول- بیمارستان.
دوم- مؤسسه آفتاب درمانی (12)
سوم - بخش بیماری‌های واگیر
چهارم - مؤسسه معلولان
مجموعه آب‌وهوایی که در اینجا بررسی شده‌اند بنابر درجه‌ی پیشرفت کنونی علم پزشکی قرار داده شده‌اند. قرارگیری هر یک از عناصر با توجه به گسترش ممکن، بررسی گشته است.

ایستگاه

محله ایستگاه عمدتاً برای مساکن جمعی اختصاص شده است: مهمانسراها، مغازه‌های بزرگ و غیره، به گونه‌ای که مرکز شهر از ساختمان‌های مرتفع خالی باشد. در میدان روبروی ایستگاه، بازارهای روباز مستقر می‌شوند.
در درجه دوم، ایستگاه محل تلاقی شریان اصلی ارتباطی شهر و راه‌هایی است که از شهر قدیم و کناره رودخانه بدانجا می‌رسند؛ کارخانه اصلی در فاصله‌ای بس نزدیک از ایستگاه واقع است، خدماتی عمومی کارخانه در سطح خیابان‌ها واقع هستند؛ گذرگاه‌های زیر زمینی به سکوهای پیاده و سوار شدن و سالن‌های انتظار در سطوح مربوطه ارتباط می‌دهند و یک برج ساعت بزرگ قابل رؤیت از تمامی شهر. ایستگاه بارگیری و تخلیه کالا در قست شرقی و ایستگاه مربوط به کارخانه در قسمت غربی قرار دارند.
خط آهن سراسری کاملاً در سمت راست پیشنهاد شده است تا بتواند از سوی قطارهای سریع‌السیر مورد استفاده قرار گیرد.

خدمات عمومی

پاره‌ای از مؤسسات تحت پوشش مدیریت شهر و تحت نظر مقررات خاصی هستند. این مؤسسات عبارتند از کشتارگاه‌ها، سیلوی گندم و آرد، اداره آب‌رسانی، انبار خاص محصولات دارویی و لبنیات.
مدیریت شهر به تخلیه آب‌ها و مواد استفاده شده و استفاده از مواد پس مانده می‌پردازد، این مدیریت بر نظم بخشیدن به سد، تغذیه نیروی محرکه، روشنایی و گرمایش کارخانه‌ها و شهروندان نظارت دارد، پس برای این مدت یک تأسیسات کلّی مورد نیاز است. هر محلی می‌باید تهویه، گرم و با برق روش شود، می‌باید آب سرد و گرم دفع زباله و غیره را در اختیار داشته باشد.

کارخانه

کارخانه اصلی یک کارخانه ذوب آهن است. معادن نزدیک، ماده اولیه را تولید می‌کنند، و نیرو از طریق رود تأمین می‌شود. تولید ویژه این کارخانه حلقه‌های آهنی مدور، پروفیل، صفحه، چرخ، ماشین‌های ابزارسازی و ماشین‌های کشاورزی است. این کارخانه خرپاهای فلزی، مصالح راه‌آهن و کشتیرانی، اتاق ماشین و وسایل نقلیه هوایی را نیز می‌سازد.
بنابراین کارخانه شامل کوره‌های بلند ذوب‌آهن، کارگاه‌های منگنه و فشردن صفحات و پتک‌های سنگین، کارگاه‌های سوار کردن و تنظیم، یک ایستگاه آبی برای به آب انداختن کشتی‌ها و تعمیر آنها، یک ایستگاه اختصاصی قطارها که از خطوط سراسری جدا می‌شود، یک بندر رودخانه‌ای، کارخانه‌های مبلمان و اتاق‌سازی، کارخانه‌های محصولات نسوز و غیره می‌باشد، طبیعتاً در این کارخانه خدمات وابسته در همه‌ی بخش‌ها توزیع شده است؛ [نظیر] دستشویی‌ها، رختکن‌ها، غذاخوری‌ها، دفاتر امداد پزشکی و غیره.
خیابان‌های وسیع درختکاری شده شطرنجی مناطق مختلف کارخانه را در بر می‌گیرد. هر منطقه به گونه‌ای استقرار یافته است که می‌تواند به طور مستقل و بی‌آنکه به دیگر تقسیمات آسیبی رساند، به خود توسعه بخشد.
در پیرامون مجتمع اصلی، دیگر مجتمع‌هایی نظیر: مزارع بهره‌برداری کشاورزی، کانون‌های پرورش کرم ابریشم، نخ‌ریسی و غیره نیز وجود دارند.

ساخت و ساز

مصالح به کار گرفته شده عبارتند از بتن سنگین برای پی‌ها و دیوارها و سیمان مسلح برای کف‌ها و سقف‌ها. همه‌ی بناهای مهم تقریباً و به طور خاص با سیمان مسلح ساخته شده‌اند.
این دو ماده به صورت تازه در قالب‌هایی استفاده می‌شوند که برای این منظور تهیه شده‌اند. هر چه قالب‌ها ساده‌تر باشند، ساخت‌وساز سهل‌تر می‌گردد و بنابراین ساخت و ساز ارزان‌تر خواهد بود. این سادگی امکانات، منطقاً بسادگی بسیار بیان [معماری] در بنا منجر می‌شود. این نیز قابل یادآوری است که، اگر ساختمان ما ساده باقی ماند، بی‌هیچ زواربندی، و در همه جا عریان باشد، بعداً می‌توانیم هنرهای تزیینی را در تمامی اشکال آن در اختیار داشته باشیم و اینکه هر عنصر هنری بیان گویاتر و ناب‌تر خود را حفظ خواهد کرد و کاملاً از ساخت و ساز جدا خواهد بود. آیا نمی‌توان این را دید که استفاده از چنین مصالحی، پیش از هر زمانی، امکان ایجاد خطوط اصلی افقی و عمودی ناب [در بنا] را مجاز می‌دارد و به ساختمان‌ها حال و هوایی آرام و متوازن می‌بخشد، حال و هوایی که ساختمان‌ها را در هماهنگی با خطوط طبیعت قرار می‌دهد؟ نظام‌های دیگر ساخت و ساز و مصالحی دیگر، بی‌تردید به اشکالی دیگر راه خواهند برد که برای پژوهش‌ کردن بی‌اندازه برانگیزاننده‌اند.
این است خلاصه برنامه استقرار یک شهر که در آن هر کس در می‌یابد که کار حق مسلم انسانی است و اینکه در این شهر به اندازه کافی آرمان در ستایش زیبایی و خوشامدگویی برای ایجاد یک زندگی شکوهمند وجود.
Une cité industrielle. Etude pour la construction des villes, Vincent, Paris, 1917.
Texte integral de l"introuduction aux planches illustrées (plans et perspectives)

پی‌نوشت‌ها:

1. Paul Blondel.
2. Villa Medicis.
3. E. Herriot.
4. ر. ک. به: کارهای بزرگ شهر لیون، پاریس، ماسن، 1919.
5. Grange Blanche.
6. همه عناوین و زیر عنوان‌های این متن از آن «تونی گارنیه» هستند.
7. Rive-de-Gier.
8. Saint- étienne.
9. Saint- Chamond.
10. Chasse.
11. Civors.
12. Héliothéraphie.

منبع مقاله :
شوای؛ فرانسواز، (1392)، شهرسازی تخیلات و واقعیات، برگردان: سید محسن حبیبی، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، چاپ ششم